خاطرات یک مهندس

*پرواز تا بی نهایت*

خاطرات یک مهندس

*پرواز تا بی نهایت*

یک مهندس برق که عاشق برق و دربا و سرمایه گذاریه

تعطیلی

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۱۲ ب.ظ

سلام یه مدتی ننوشتم آخه حوصلشو نداشتم.هفته آخر شهریور رفتیم خمین خونه مادربزرگم.ساعت

 ۲:۳۰ رسیدیم ظهرش هم رفتیم نماز جمعه و راهپیمایی تو راهپیمایی مدیر دبیرستانمون رو هم

دیدم.خواستم بیت امام هم برم اما تنبلیم شد.شب جمعه آخر شهریور رفتیم قم حرم حضرت معصومه

(س) خیلی حال داد.یه قسمتی هم بود که کتاب میفروختن یه حسی از درون بهم میگفت برو کتاب بگیر

آخرش یه بهانه ای پیش اومد منم سریع رفتم یه ۶ ۷تا کتاب خریدم .به دوستام میگم کی بریم دانشگاه

؟میگن بعد از حذف و اضافه ولی شاید من این هفته رفتم.

  • محمد

نظرات  (۱)

  • گلستان بلاگ
  • با سلام
    گلستان بلاگ مرجع وبلاگ نویسان
    آماده دریافت لینک های مطالب شما میباشد
    (لینک مطالب خود را در اختیار ما قرار دهید تا با نام شما در گلستان بلاگ منتشرشود)
    منتظر حضور شما هستیم

    برای حمایت از ما لوگوی ما را در وب خود قرار دهید با تشکر















    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی